آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 49
بازدید هفته : 1105
بازدید ماه : 1987
بازدید کل : 126611
تعداد مطالب : 374
تعداد نظرات : 120
تعداد آنلاین : 1
ترم ۱ – اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ – س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها error میدهد – چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!
پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال gf نباشید چون اولاً پا نمیدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد (یکی در هر ۱۰ میلیون سال) همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد!
فقط برای عملیات قضای حاجت به wc می روند ، طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد ، به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند!
تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند ، سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند – در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!
ترم ۲ – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند – متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند!
به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشود ولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد ، سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند ، کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود!
نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند ، اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته – دو سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند! (استغفرالله)
ترم ۳ – به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند ، به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده wc قضای حاجت نیست!
سوژه خنده پیدا می کنند ، همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند – می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد – تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود و در جواب سلام شما میگویند سلام!
ترم ۴ – با واژه bf آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند – ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید ، در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به wc میروند!
همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند ، شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه (نکته: اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: ۱- دختره ترم ۴ درس میخونه ۲- شما خوشتیپید ۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن)
شروع میکنن به نوشتن جزوه – هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن (آره جون خودت ، بیچاره پدر ، مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست) در جواب سلام شما میگویند: سلام – چطوری؟ خوبی؟
ترم ۵ – یکی از این موجودات خوش خط و خال (bf) را به دست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود!
اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با wc کار دارند چون bf دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند (چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که bf دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا)
کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد – از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است (اینجاست که میگن مردونگی مرده) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند!
یک میز اختصاصی برای خودشان و bf شان در تریا دانشکده رزرو است ، تابلو میشوند – کارکنان محترم حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند!
سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند و در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه) می گویند: اوا … سلام ببخشید حواسم نبود (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست)
ترم ۶ – خیلی تابلو میشوند – عاشق میشوند – مشروط میشوند !!!
ترم ۷ – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند – در عشق شکست میخورند – مشروط میشوند !!!